فیل در اتاق
شرلوک در طی چند سال گذشته یکسری پرونده ی دیوانه کننده داشته و من هیچوقت نمیگفتم که بهشون کاملاً عادت کرده ام اما هیچ چیز، و تاکید میکنم هیچ چیز، نمی تونست منو برای چیزی که در بروکلی(Brockley) خیابون رایدر(Ryder) پلاک 29 پیدا کردیم آماده کنه.
گرِگ ما رو صدا کرد. اون یک خونه ی معمولی در بیرون شهر در یک خیابون برون شهریِ معمولی بود. اما توی اون خونه ی بیرون شهریِ معمولی دو جنازه بود. و یک فیل. یک فیل واقعی. درست وسط اتاق، و خب یذره بنظر بی حوصله، اگه راستشو بخواید.
و... ببخشید! این یکی دیگه از اون موارده که واقعاً نمیتونم درباره اش بنویسم بخاطر قانون حفظ اسرار رسمی! احتمالاً خیلی زیاد هم گفته ام. هرچند من به بدی شرلوک نیستم. خیلی وقتا من مجبورم جلوی اینکه درباره ش به مردم بگه رو بگیرم. قسم میخورم، باید توی عروسی هم دنبالش راه بیفتم تا جلوی گفتنش به مردمو بگیرم!
ممکنه بذارمش توی سخنرانی ساقدوش.