Dr. John H. Watson

وبلاگ شخصی دکتر جان واتسون

Dr. John H. Watson

وبلاگ شخصی دکتر جان واتسون

Dr. John H. Watson

من یک پزشک باتجریه هستم که به تازگی از افغانستان برگشته.

تصاویر

آخرین نظرات

اون زن

Monday, 12 March 2012، 05:34 PM

به دلیل قانون حفاظت اسرار رسمی، چیزی در مورد پرونده ی واقعی نمیتونم بگم اما کشور نزدیک بود بوسیله ی یک فرد به زانو در بیاد - آیرین ادلر. اون در حال حاضر تحت حمایت یک برنامه ی حفاظت از شاهده.

بنابراین ما او رو دوباره نخواهیم دید. و شرلوک بنظر باهاش کنار اومده.


البته، باهاش کنار نیومده، نه واقعاً. اما بهش میرسه.

 

 



نظرات  (۲۰)

12:43 Sherlock Holmes
واقعاً، جان، هدف این پست چیه الآن؟ اگه نمیتونی جزئیات اتفاقاتی که در یک پرونده رخ داده رو بخاطر یسری قانون مسخره بازگو کنی پس چرا خودتو بزحمت میندازی؟
پاسخ:
این یسری زمینه ها رو اضافه میکنه. یه دیدی درباره ی توی واقعی به مردم میده.
12:43 Sherlock Holmes
چطور؟ و چرا مردم باید بخوان منِ واقعی رو بشناسن؟ فایده ش چیه؟!
12:44 Mrs Hudson
شما دو تا دارین برای هم پیام مینویسین اونم وقتی که هر دوتون تو یه اتاقین؟
پاسخ:
و شما کجایید خانم H؟
12:45 Mrs Hudson
طبقه ی پایین! :) (این منم که داره میخنده)
12:45 Sherlock Holmes
واقعاً داریم این کارو میکنیم؟
12:48 Mrs Hudson
کاملاً هوشمندانه است مگه نه! تا حالا فکر کردین مردم در آینده دیگه رو در رو با هم صحبت نمیکنن؟      
12:49 Sherlock Holmes
با تمام وجود امیدوارم اتفاق بیفته.      
12:49 John Watson
من گشنمه. کسی نمیخواد واسه میان وعده بریم بیرون؟            
12:50 Mrs Hudson
میان وعده!! دلم خواست!!
12:50 Sherlock Holmes
حالشو ندارم. یذره غذا بیارین بالا، خانم هادسون. 
12:51 Mrs Hudson
من خدمتکارتون نیستم!
12:51 Sherlock Holmes
اما تو همین الآن از کافه برگشتی که این یعنی الآن یه عالمه کیک داری که نمیخوریش.            
12:51 Mrs Hudson
این قرار بود یه سوپرایز باشه!!
12:52 Sherlock Holmes
خیلی خب، پس دست از تایپ کردن بردار و سوپرایزمون کن!            
12:52 Sherlock Holmes
ببخشید، خانم هادسون. جان داره چپ چپ نگا میکنه. ظاهراً بی ادبی کردم.
12:54 Sherlock Holmes
خواهش میکنم، خانم هادسون. من واقعاً یکم ... میان وعده میخوام .
پاسخ:
الآن دیگه وقت ناهاره. میان وعده رو از دست دادیم.
12:54 Sherlock Holmes
این بطرزی باورنکردنی ملالت آوره. شما مردم اینجوری با هم گفتگو میکنین؟ بعدیش چیه، آب و هوا؟
13:43 John Watson
ممنون بابت ناهار، خانم H. امیدوارم بسلامت به طبقه ی پایین برگشته باشین!
13:43 Mrs Hudson
هنوزم با همین کمر از پس پله ها برمیام! بیرونو ببین فکر کنم میخواد بارون بیاد.
13:44 Sherlock Holmes
جان، برو اون شیشلول منو وردار بیار.