Dr. John H. Watson

وبلاگ شخصی دکتر جان واتسون

Dr. John H. Watson

وبلاگ شخصی دکتر جان واتسون

Dr. John H. Watson

من یک پزشک باتجریه هستم که به تازگی از افغانستان برگشته.

تصاویر

آخرین نظرات

واقعاً ، سال نو مبارک

Sunday, 1 January 2012، 06:03 PM

در طول این چند روز اخیر همه چیز یکم عذاب آور و دلمرده بوده بنابراین یه چیز میخواستم که سرحالمون بیاره. شرلوک در بارتز و در حال اسکن کردن یک تلفن با اشعه ی ایکس، خرید کردن رو به من واگذار کرده. با این وجود، قبل از اینکه برم، ببینین تو اینترنت چی پیدا کردم.

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 12/01/01 ، 18:03
John Watson

سال نو مبارک

Saturday, 31 December 2011، 06:00 PM

فقط یک آپدیت سریع قبل از اینکه وارد سال 2012 بشیم. در کسری از روز اتفاق افتاد. من رو به محل نیروگاه ذغال سنگ قدیمی بترسی (Battersea Power Station) بردن جایی که آیرین ادلر رو ملاقات کردم. اون هنوز زنده است. مرده یا زنده، برای اون زن این همه اش فقط یه بازیه.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 11/12/31 ، 18:00
John Watson

کریسمس

Sunday, 25 December 2011، 05:58 PM

من بایستی امشب با جینت بیرون می بودم اما اتفاقات، مثل همیشه، طبق برنامه پیش نمیرن.

مثلاً اینکه کریسمس کامل نشه بدون اینکه مهمونات تحقیر بشن، نامزدت حالتو بگیره و یک زن به قتل برسه.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 11/12/25 ، 17:58
John Watson

شش تاچر

Sunday, 19 December 2010، 05:55 PM

من شرلوک رو برای خرید کریسمس بیرون برده بودم، که حالا که به عقب برمیگردم، میبینم همچین ایده ی خوبی نبود. اون سر بابانوئل فریاد کشیده بود که حوصله اش سر رفته و برای هدیه کریسمس یه قتل خوب و آبدار میخواد - جلو روی کلی بچه و والدینشون. ما با اسکورت پلیس برگشتیم خونه، که یک دانشجو رو دیدیم، سالی بارنیکت (Sally Barnicot)، که منتظرمون بود.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ 10/12/19 ، 17:55
John Watson

با قرار سلطنتی

Wednesday, 15 September 2010، 05:50 PM

خب من اونجام، درگیر با یک مرگ مرموز وسط یک ییلاق، که ناگهان با یه هلیکوپتر منو رو هوا میزنن میبرن به کاخ باکینگهام.

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ 10/09/15 ، 17:50
John Watson

عصای آلومینیومی

Thursday, 2 September 2010، 05:48 PM

در مورد اینیکی تو روزنامه ها خوندین. قتل متیو مایکل (Matthew Michael) بازیگر صحنه. من درواقع اونجا نبودم چون با یک همراه بودم (خوب بود، ممنون که میپرسین) اما شرلوک اونجا بود و تعدادی پیام روی پیغامگیر من گذاشت که بهم میگفت چه اتفاقی افتاده.

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ 10/09/02 ، 17:48
John Watson

مرد کلاه_دار و Robin

Thursday, 12 August 2010، 05:41 PM

ما در طول چند ماه گذشته سرمون خیلی شلوغ بود در حدی که من وقت نکردم بیشتر پرونده هامون رو بنویسم اما این مانع از این نشد که ما به یک پدیده ی اینترنتی تبدیل بشیم. حتی سوژه ی روزنامه ها هم شده ایم!

۱۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10/08/12 ، 17:41
John Watson

شرلوک هلمز سردرگم ماند

Sunday, 1 August 2010، 05:38 PM

جسد یک مرد 45 ساله در یک ماشین در زمینهای بایر سورری1 (Surrey) پیدا شد.

من واقعاً هرگز فکر نمیکردم این روزو ببینم. شرلوک ســـردرگــــم مــــونــــد! سرنخی نداشت! از جواب عاجز موند! گول خورد!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10/08/01 ، 17:38
John Watson

بلوند خال خالی

Tuesday, 13 July 2010، 05:35 PM

اوایل سی سالگی ، موهای بلوند رنگ شده، لکه های عجیب قرمز در سراسر بدن. اون زن، جولیا استونر (Julia Stoner) ، در رخت خوابش پیدا شد. بنظر میرسید هیچ علت مشخصی برای مرگ وجود نداره.

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10/07/13 ، 17:35
John Watson

مترجم نقابدار

Wednesday, 16 June 2010، 05:32 PM

سه مرد جوان به خیابان بیکر اومدن و مدعی بودن که مطالب اخیرِ یک کتاب طنز شروع کرده بود به رخ دادن در زندگی واقعی. میدونم. ما از مرگهای اسرارآمیز و توطئه های جهانی دور شده بودیم، اما این مورد یکی از مواردی بود که شرلوک بهش علاقه مند شده بود.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 10/06/16 ، 17:32
John Watson