دریانوردی وحشتناک کشتی Tilly

من مجبور شدم بخاطر درخواست صاحبان کشتی این پست رو پاک کنم .

 

 

زندگی ادامه داره

وقتشه که یسری یادداشتا رو بنویسم. میخوام براتون در مورد چند تا از پرونده هایی که درگیرش بودیم بگم. چیزی که واقعاً در دریانوردی لذتبخش کشتی Tilly اتفاق افتاد. بعدش هم اون پرونده ی واقعاً عجیب بود با لپتاپی که

آپدیت سریع

ببخشید خیلی وقته پست نذاشتم. ما تعدادی پرونده داشتیم که اگه فرصت کنم مینویسمشون. فکر میکنم بعد از همه ی اینا واقعاً به یه استراحت نیاز داشته باشم. از کل کارای استخر شنا... فقط میخوام از اسلحه ها و بمب ها و دیوونه ها

بازی بزرگ

با عرض پوزش از تأخیر در گذاشتن این پست. من به یه چند روزی احتیاج داشتم که به خودم بیام ببینم که دقیقاً چه اتفاقی افتاد.
ماجرا شروع شد، همونجوری که همه چیز شروع شد، با یک انفجار بزرگ. ظاهراً یک نشتی گاز در خونه ی اونطرف خیابون بود. البته که، زندگی من با شرلوک یعنی اینکه میدونم تا چه حد کلمه ی "ظاهراً" میتونه

بانکدار کور

همه اش از اونجا شروع شد که شرلوک و من رفتیم بانک رو ببینیم. یک دوست قدیمی زمان دانشجویی اون، ما رو خواسته بود. همونطور که حتماً انتظارش رو دارید، اون مرد یک بانکدار بود. کسی وارد دفتر کارشون شده بود و یک طرحی رو روی یک قاب عکس نقاشی، با اسپری کشیده بود. ممکنه فکر کنین هیچی در این مورد اونقدرا جالب نیست. منتها کسی که اونکار کرده بود، در هیچیک از تصاویر دوربین CCTV¹

صرفاً جهت اطلاع

خب، این چند روز جالب بود. من برای خودم یه شغل پیدا کردم. و همچنین در انحلال یک حلقه ی بین المللی قاچاق هم کمک کردم. جزئیات بیشتر باشه واسه بعد.

آه،اما قبل از اینکه بنویسمش. اطلاعات مهم!!..

بیهوده گویی

میدونین از چی متنفرم؟ اون ماشینهای پرداخت نامرد. اونا برای "صرفه جویی در زمان" اونجان اما اینکارو نمیکنن. واقعاً نمیکنن. هیشکی

الماس ها ابدی هستد

منتها نیستند. داستانی اینجا نیست چون شرلوک تصمیم گرفت پرونده رو نگیره. ظاهراً یه الماس گمشده به اندازه ی کافی "جالب" نیست.

باز هم، ما امروز یه جسد 

مطالعه ی صورتی

من نام چند نفر و مکان رو به دلیل مسائل حقوقی حذف کرده ام اما بجز اون، این چیزیه که در اون شبی که با شرلوک هلمز رفتم، اتفاق افتاد.

وقتی اولین بار شرلوک رو ملاقات کردم، اون داستان زندگیم رو به من گفت. اون میتونست خیلی چیزا راجع به من بگه. از لنگیم ، برنزه شدن و تلفن همراهم. و این کارشه. اینکه بخوای چیزی که هستی رو مخفی کنی، فایده ای نداره چون

کد مخفی

ببخشید، من هنوز دارم اتفاقات دیشب رو تایپ میکنم.اما در این مدت، شرلوک یسری پیام کدگذاری شده یا یه همچین چیزی گذاشته و دنبال مردمی میگرده که کمک کنن. 

اگه دوست دارید به این سایت برید: "علم استنتاج"

آپدیت 1 Feb : امپراطور روم سزار بود؟